تبریز یازار– لیلا حسینزاده: «مشورت»، «تعامل»، «تکنولوژی»، «آیندهپژوهی»، «دانش بنیانی» و همه عبارتهای اینچنینی، کلیدواژههای اصلی صحبتهای محمدرضا پورمحمدی را تشکیل میدهند.
خودش یک دانشگاهی است؛ میخواهد نهادهای مدنی را واسطه قرار دهد و با صنعت آشتی کند تا از همافزایی اینها ضعف مدیریتی استان را که شاید دغدغه اصلی اوست، التیام بخشد.
در یک ظهر پاییزی میهمان استاندار آرام و موقر آذربایجانشرقی بودیم تا جویا شویم چطور با این اوضاع قمر در عقرب کنار آمده و برای پیشرفت و توسعه این استان چه چیزهایی در چنته دارد، ماحصل این دیدار و گفتوگوی صمیمانه در ادامه تقدیم حضور میشود:
** ضعف نظری و تئوری در مفهوم توسعه
فارس: شما بارها در فرمایشات خود مشکل اصلی استان را ضعف مدیریتی عنوان کردید. لطفا در همین ابتدای بحث توضیح دهید ریشه این ضعف در چیست؟
به نظر بنده ما دچار ضعف نظری و تئوری در ارتباط با مفهوم توسعه هستیم. یعنی اتفاق نظری در بین صاحبان فکر در استان نیست که اولویتبندی اقدامات و برنامههای استان را تعیین کند و معمولا هر مدیر براساس تشخیص شخصی خود اقدام میکند و شاید یکی از مشکلات توسعهنیافتگی یا کند بودن فرآیند توسعه در کل کشور و در استان ما ضعف توانمندی مدیران باشد.
امروز همه اذعان دارند که در میان عوامل توسعه که شامل «سرمایه»، «نیروی انسانی»، «ماشینآلات»، «زیرساختها» و غیره است، آنچه حرف اول را میزند نیروی انسانی ماهر و توانمند است. اگر شما تکنولوژی و منابع کافی در اختیار داشته باشید ولی نیروی انسانی توانمند نباشد، ظرفیتهای موجود نمیتوانند از حالت بالقوه به بالفعل برسند. اما برعکس، حتی اگر امکانات و منابع فراوان نباشد انسانهای توانمند میتوانند با مدیریت صحیح منابع اندک مسیر توسعه را هموار کنند.
در حال حاضر ما در برخی از عوامل تولید دچار تنگنا هستیم و آنچه میتواند این کاستیها را جبران کند نیروی انسانی توانمند، متبحر، علاقمند، دلسوز و پایکار است.
بعضی از مدیران ممکن است از تجربه کافی برخوردار باشند اما در شرایط فعلی کشور با اقدامات متعارف و شیوههای سنتی نمیتوان تمام مسائل و امور دنیای مدرن را حل کرد. بلکه باید با تکاپو، صرف وقت بیشتر و تدبیر مناسبتر به کارزار با مسائل جدیدی که هر روز پیش میآید رفت. دیگر این حنا که بگوییم امکانات و پرسنل به حد کافی نیست رنگی ندارد و باید مدیران سنتی و ناکارآمد با افرادی که بتوانند از مغزافزار و قابلیتهای ذهنی و هوشی به بهترین نحو استفاده کنند، جایگزین شوند.
**حرف شما را قبول ندارم!!
فارس: چرا استان ما نمیتواند مثل سایر استانها از امکانات ارگانهایی مثل بنیاد مستضعفان، حساب ۱۰۰ امام و … در این شرایط کرونایی برای پیشبرد برخی از طرحها ویا لااقل بهبود معیشت اقشار آسیبپذیر بهره برد؟
این حرف شما را قبول ندارم!! چرا که اطلاعات و آمار دقیقی در دست نیست که معلوم شود سایر استانها به چه میزان توانستند از این امکانات بهرهمند شوند و بتوانیم مقایسه کنیم. اما تاکید میکنم مبالغی که از سوی ستاد اجرای فرمان امام، بنیاد برکت و غیره به بهزیستی و کمیته امداد استان تخصیص یافت قابل توجه است.
بهطوریکه در مجموع هفت میلیارد تومان از سوی همین نهادها به استان تعلق گرفته است که از این رقم پنج میلیارد تومان به کمیته امداد برای دستگیری افراد آسیبدیده از بحران کرونا پرداخت شد؛ دو میلیارد تومان هم در اختیار بهزیستی قرار گرفت و توصیه شد زیر نظر استاندار هزینه شود که بنده تاکید کردم به خانوادههایی که گرفتار کرونا میشوند و در تامین هزینههای درمانی مشکل دارند از این مبلغ کمک شود.
کمکهایی نیز در قالب ارائه بستههای معیشتی دریافت کردهایم و به هیچوجه دریافت کمکهای بیشتر در چنین قالبهایی را هم اگر مقدور باشد، رد نمیکنیم. در ارتباط با تجهیزات پزشکی و مواد ضدعفونیکننده هم در طول هفته گذشته طی مذاکراتی که با ستاد اجرای فرمان امام داشتیم مقرر گردید یک میلیون عدد ماسک تامین کنند و در اختیار استان قرار دهند.
** انتقال آب ارس بهزودی شروع میشود
فارس: در حال حاضر آبرسانی به تبریز تبدیل به یک ضرورت اورژانسی شده اما پروژه انتقال آب ارس به بنبست تامین فاینانس خورده و فعلا معطل مانده است؛ آیا بهتر نیست از قرارگاه خاتمالانبیا (ص) در این شرایط اورژانسی استفاده کرد و فاینانس ۷۰۰ میلیون یورویی پروژه را با منابع داخلی تامین کرد؟
سرمایهگذاریهای صورت گرفته در آذربایجانشرقی در مقایسه با استانهای همتراز در مجموع کم نبوده است. یعنی در آن حدی که مورد انتظار و شایسته استان ما باید باشد، نیست؛ ولی در حالت کلی شرایط کشور را همه میدانیم؛ منابع مالی دولت محدود است. اما لااقل در این مدت ۲۲ ماهی که بنده مسوولیت داشتم، اجازه ندادیم حق استان ضایع شود.
به این جمعبندی رسیدیم که باید ساز و کار متفاوتی را در پیش گیریم؛ چرا که روند جاری ما را به توسعه نمیرساند و برای شتابدهی به روند توسعه مکانیزمهای دیگری مورد نیاز است. در این مدت با هلدینگهای متعددی مثل قرارگاه خاتمالانبیا (ص)، شستا، ایمیدرو، ایدرو و غیره که منابع زیادی در اختیار دارند، وارد مذاکره شدهایم.
در مورد مسئله انتقال آب ارس مذاکرات ما با فاینانسرهای خارجی به خاطر مشکلات انتقال منابع مالی منتج به نتیجه نشد و در حال حاضر روی دو سرمایهگذار داخلی که یکی از آنها قرارگاه خاتمالانبیا (ص) است، تمرکز داریم و هفته قبل هم مذاکراتی با آنها داشتهایم. اگر شرایط آنطور که برنامهریزی کردهایم پیش رود این پروژه بهزودی شروع میشود. به هر حال انتقال آب ارس جزو ضرورتهای توسعه استان است و در حقآبه دریاچه ارومیه هم که احیا آن به ادامه حیات چند استان منجر میشود، صنعت و کشاورزی نقش دارد.
فارس: آقای دکتر همانطور که خودتان هم در یکی از جلسات اشاره فرمودید از درآمد سالانه ۱۲ هزار میلیاردی شرکت مسسونگون حتی ۱۰ درصد هم نصیب استان نمیشود! لطفا توضیح دهید چرا اینگونه است و تکلیف مدیران استان در این مورد چیست؟
**حتی از درآمدهای مالیاتی مس هم نمیتوانیم بهرهمند شویم!/ سهم آذربایجان از درآمد ۱۲هزار میلیاردی سونگون
نص صریح قانون برنامه ششم میگوید باید ۱۵ درصد از درآمدهای معادن و کانیها به عنوان حقوق دولتی پرداخت شود؛ سپس به استانها بازگردد و برای توسعه استان صرف شود. علاوه بر آن یک درصد از این درآمدها برای زیرساختها و یک درصد نیز برای بهبود شرایط زیست محیطی باید هزینه شود.
از آنجایی که منابع درآمدی دولت محدود شده درآمدهایی را که به خزانه واریز میشود، دوباره به استان بازنمیگردانند. اگر هم بخواهند بازگردانند به وزارتخانه مربوطه محول میکنند که با این مکانیزم توزیع، حداکثر ۵ تا ۸ درصد به استان میرسد. در هر صورت یکی از اصلیترین منابعی که میتواند به توسعه استان کمک کند صرف درآمدهای استان در خود استان است.
حالا مسسونگون بیشتر سر زبانها افتاده اما معادن و صنایع متعددی داریم که اگر درآمدهای آنها در هر یک از زمینههای توسعهای استان هزینه شود، گردش مالی و سرمایهگذاری مجدد ایجاد میکند و در نتیجه بسیاری از مشکلات بومی حل خواهد شد.
واحدهای تولیدی استان مالیاتهای خود را در استان پرداخت کنند
یک موضوع مهم دیگر این است که باید واحدهای تولیدی استان مالیاتهای خود را در استان پرداخت کنند. برخی از شرکتهای بزرگ مثل مس که در کرمان ثبت شده مالیاتشان را هم در کرمان پرداخت میکنند و در نتیجه حتی ما از درآمدهای مالیاتی مس هم نمیتوانیم، بهرهمند شویم. ما این مسائل را پیگیری میکنیم که انشاءالله به نتیجه برسد.
**تسمه نقاله نبود تجهیزات ذوب بود!!
فارس: اگر خاطرتان باشد سال گذشته طی مراسمی با حضور حضرتعالی دستگاههای پالایش و ذوب مس به ورزقان آورده شد که اخیرا مطرح شده این دستگاهها مجددا به کرمان بازگردانده شدهاند؛ از طرفی نماینده ورزقان هم مدعی است، دستگاهی در کار نبوده و آنچه به ورزقان آمده تسمه نقاله بوده است! توضیحی در ارتباط با این شایعات دارید؟
بحث ذوب و پالایش مس یکی از مطالبات جدی همه مردم، مسوولان و نمایندگان استان است. این اتفاق باید اینجا بیفتد؛ چرا که صدور کنستانتره و مواد خام صرف دردی را دوا نمیکند. حالا با مجموعه تلاشهایی که صورت گرفته و کار را به هر مرحلهای که رساندهایم، ارزشمند است و به جای نادیده گرفتن اقدامات گذشته و به صفر رساندن آنها باید مسیر را تا تحقق کامل هدف ادامه دهیم؛ با همه موانعی که وجود دارد.
هنر ما هم این بوده که ۱۴۰ کانتینر تجهیزات را که به جای دیگر میرفت به استان بازگرداندیم. اینها تسمه نقاله نبود تجهیزات ذوب بود که شامل جرثقیلها، سازهها، دیگهای حرارتی و کلی تجهیزات دیگر میشد. تجهیزات اصلی ذوب مس هم همینها هستند. برخی از تجهیزات در داخل کشور موجود نبود؛ به همین دلیل سراغ چینیها هم رفتیم.
بخش عمدهای از مراحل تولید مس کاتدی، ذوب و پالایش را طی کردهایم اما این همه ماجرا نیست. برای راهاندازی بقیه مراحل نیز کمر همت بستهایم. بهطوریکه ۱۴ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری برای راهاندازی مرحله سوم تولید کنستانتره، تغلیظ، ذوب و پالایش مس در شورای عالی معادن تصویب شده و از نمایندگان محترم و هیات مدیره شرکت مس سونگون تقاضا داریم ما را در طی مراحل باقی مانده همراهی کنند.
لازم است یادآوری کنم، راه اندازی ذوب مس شامل صنایع پاییندستی است که به ایجاد هزاران فرصت شغلی و گردش مالی در منطقه منجر میشود.
فارس: پس شما بازگشت دستگاهها به کرمان را کاملا رد میکنید. درست است؟
بله! همانطور که توضیح دادم این شایعه اصلا صحت ندارد.
فارس: چرا در آذربایجانشرقی اکثر صنایع مهم و بزرگ مثل پتروشیمی، پالایشگاه، نیروگاه و معدن اندریان همه مشکل زیست محیطی دارند؟!
در آلایندگی صنایعی که اشاره کردید تردیدی وجود ندارد بعضا شائبه ایجاد میشود که مثلا نیروگاه یا پتروشیمی آلایندگی ندارند؛ در حالیکه سال گذشته اهالی کجاباد (کجوار) از آلایندگی پتروشیمی به ستوه آمده بودند. اقدامات و فعالیتهایی برای پالایش سیستمها و تعبیه فیلترینگ ویژه که آلایندگی را به حداقل برساند انجام گرفته است؛ اما به هر حال صنعت آلاینده است و این مختص استان ما نیست. مثلا فولاد اصفهان هوا که سهل است، آبهای منطقه را هم خشکانده است.
این اتفاقات به این دلیل است که ما در مرحلهای از صنعتی شدن ملاحظات زیستمحیطی را دستکم گرفتهایم. اما حالا زمان آن فرا رسیده که تکنولوژی خود را پاک کنیم. ما دیگر در نیروگاهها از مازوت استفاده نمیکنیم و اکثرا گازی شدهاند. یا اینکه سیستم فیلترینگ و پالایشی که انجام میشود آلایندگی را به حداقل میرساند.
در مورد معدن اندریان هر زمان محیط زیست گزارش کرده فعالیت اینها مخرب و آسیبرسان است محدود و یا متوقف شدهاند. طبیعتا در عرصه هزینه- فایده بخشی که برای ما سنگینی میکند بحث محیط زیست است؛ چرا که بخشی از محیط زیست تجدیدناپذیر است و اگر از بین برود قابل احیا و جبران نخواهد بود.
در مجموع باید بگویم، در صنایع ما آلایندگی وجود دارد؛ منتها پایش صنایع را به شکل مستمر انجام میدهیم و در مواردی که لازم است واحدهای تولیدی و دستگاههای مربوطه را ملزم میکنیم که حداکثر تلاش خود را برای کاهش آلایندگی به کار گیرند.
**نگرانیها در مورد ادامه فعالیت معدن اندریان به قوت خود باقی است!
فارس: آقای دکتر بالاخره ماجرای جنجالی فعالیت معدن اندریان به کجا رسید؟
از سوی دیوان حکمی مبنی بر ابطال بهرهبرداری از معدن اندریان صادر شده که مسیر حقوقی خود را طی میکند. سازمان حفاظت از محیط زیست هم وارد عمل شده و در محل استقرار یافته تا در جاهایی که آثار تخریب محیط زیست مشاهده میشود فعالیتها را متوقف کند.
در حال حاضر فعالیت این معدن را به شکل مستمر پایش میکنیم. معتقدم روشی که در این معدن برای بهدست آوردن طلا و خلوص استفاده میشود ایمن نیست و حتی اگر امروز آثار خود را نشان ندهد در بلندمدت لطمات زیستمحیطی جبرانناپذیری میتواند داشته باشد. بنابراین در گزارشات ارائه شده تاکید بر این است که روش استخراج را تغییر دهند. در مجموع ملاحظات و نگرانیها در مورد ادامه فعالیت این معدن به قوت خود باقی است.
**درد دلهای یک استاندار
فارس: نزدیک به دو سال است که استاندار آذربایجانشرقی هستید، در این مدت چه کار منحصربهفردی برای استان انجام دادید که متفاوت از اقدامات سایر استانداران باشد؟
شاید این مشیت الهی بود که در این مدت ۲۲ ماهه خدمتم در استانداری با سختیها و تنگناهایی بهویژه از لحاظ منابع مالی مواجه شدیم که حتی در سالهای دفاع مقدس هم تا این حد نبود. در شرایط فعلی که از زمین و آسمان و دریا بحران و بلا میبارد در ادارهکرد عادی مسائل هم تنگناهای جدی وجود دارد و اگر بخواهیم قدمهای بزرگی برداریم صرف انرژی بسیاری میطلبد.
البته این شرایط باعث شده توانمندی بیشتری کسب کنیم. مثلا زمانی نیازمند این بودیم که مواد اولیه وارد کنیم ولی در حال حاضر صادرکننده هستیم و یا با وجود همه تنگناها نرخ بیکاری استان از ۱۰٫۳ درصد به ۹ درصد رسیده و صادرات غیر نفتی استان از ۲ میلیارد دلار به ۳٫۲ میلیارد دلار افزایش یافته است. این یعنی چرخ صنعت با همه مشکلات میچرخد و بخش بازرگانی خود را با شرایط تطبیق دادهاند. هنر یک مدیر هم این است که بتواند در شرایط سخت مدیریت کند.
در مجموع جدیترین بحثی که ما روی آن تمرکز داریم اعمال مدیریت برنامه محور است. معتقدیم هر سازمان و دستگاهی باید یک برنامه استراتژیک توسعه داشته باشد. در داخل استان طرحهایی مثل آمایش و سند تدبیر توسعه ۲ که قبلا تهیه شده بود، در زمان ما تکمیل شد. میخواهیم سیر حوادث ما را به اقدام وا ندارد بلکه با آیندهنگری و آیندهپژوهی کارهای خود را پیش بریم.
در این مدت سعی کردیم از پراکندهکاری جلوگیری کنیم و بدون برنامه پروژه جدیدی را شروع نکنیم که نتوانیم به پایان برسانیم. هم و غم ما این است که پروژههایی مثل راهآهن و آزادراهها را که در افزایش رفاه عمومی بیشترین تاثیر را دارند به اتمام برسانیم. سابقه کلنگزنی برخی از اینها به ۱۰ تا ۱۵ سال قبل برمیگردد.
از دیگر اقدامات این بود که یک فضای همدلی، همفکری و عزم جمعی ایجاد و مجمع مشورتی استان را راهاندازی کردیم که ۱۴۰ نفر از استانداران و نمایندگان ادوار مختلف استان در مجلس، تجار، بازرگانان، صنعتگران و متخصصانی که دغدغه توسعه استان را داشتند، عضو مجمع هستند. شورای مشورتی استان را هم شکل دادیم.
وقتی وارد استان شدم نقشهراه مدونی که بتواند راهگشای مدیران بعدی باشد، وجود نداشت. ولی در حاضر نخبگان استان را گردآوردهایم و در ارتباط با توسعه مراکز دانش بنیان و واحدهای فناور و حمایت از جوانان صاحب فکر و ایده انرژی زیادی صرف میکنیم.
انتهای پیام/۶۰۰۲۶/س
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0